متوجه شدم که باید به آموزه پیچیدهتری رسید، آموزهای که بتواند با ناهماهنگیهای عشق به گونهای بازی کند. نیاز به عقلانیت را علیرغم ناتوانیاش، با حماقت غیرقابل اجتناب عاشق شدن، در هم بیامیزد. میبایست عشق را پذیرا شد، بدون فرو افتادن در یاس یا امیدواری جزمی، بدون تدوین فلسفهای برای ترسها، یا سرخوردگیهای اخلاقیمان. عشق، به ذهن تحلیلگر، نوعی فروتنی میآموزد، درسی که هر چند برای رسیدن به قطعیتهای ثابت، راه دشواری دارد و آن این که تحلیل هرگز نمیتواند، راهی بدون خطا برود و لاجرم هرگز از طنز و کنایه بهدور نیست.
درباره این سایت